آوای ایرانیان: شیدا جاهد پیشکسوت عرصه آواز که مدت طولانی با بیماری سرطان دست و پنجه نرم می‌کرد و همچنین چندین سال را با ممنوع الکاری گذراند، در نهایت تسلیم این بیماری شد و دارفانی را وداع گفت، حال جمعی از بانوان مطرح حوزه موسیقی با ارسال یادداشت های خود به رسانه آوای ایرانیان به پرکشیدن هم‌قطاری خود واکنش نشان دادند.

روشنک نوری؛ نوازنده و آهنگساز

سال۱۳۷۶ اولین کنسرت رسمی شیدا و البته من…در سالن اجتماعات  ساختمان اسکان …با گروه کرشمه…یادش بخیر…چقدر خوشحالم که حداقل صدای شیدا به واسطه زحمات مسعود جاهد علی رغم مشکلات همیشه،در خیلی از جاها شنیده شده و همچنان شنیده خواهد شد…شیدای عزیز…همچنان هستی و یادت وصدایت زنده..

پری ملکی، خواننده و سرپرست گروه موسیقی

برای شیدا خیلی کارها می‌شد، کرد. می‌شد که به شیدا کمک کنیم. آن ممنوع‌الکاری که او در دولت قبل تحمل کرد، باعث از بین رفتنش شد. شیدا خواننده‌ی بسیار خوبی بود. از همان اولین سال‌هایی که خانم‌ها توانستند، فعالیت رسمی‌شان را شروع کنند، او حضور داشت. من خیلی متاسفم. جای شیدا خالی است. متاسفانه این هنرمندان یکی پس از دیگری از دنیا می‌روند و هیچ‌کس نمی‌تواند، جایشان را بگیرد.

ژیوار شیخ الاسلام؛ خواننده و سرپرست گروه ژیوار

خداحافظ خانم شیدا
خدا حافظى با رنج و محرومیت و ممنوعیت
حالا دیگه میتونید در اوج آسمانها با صداى بلند تک خوانی کنید. تسلیت به جامعه موسیقى

سهیلا پورگرامی؛ خواننده و سرپرست گروه آوای مهربانی

متاسف شدم، خداوندغریق رحمتش کند و فقط می توان گفت؛ چقدرحیف…

شهلا میلاتی؛ استاد هنرستان موسیقی و سرپرست گروه “آوز ملل”

بسیار متاسف شدم گرچه افتخار آشنایی حضوری نداشتم افسوس .یادشان گرامی روانشان شاد.

عاصمه فندرسکی، نوازنده و مدرس آواز

روحت شاد! دوست و همکلاسی قدیمی من!
با شیدا سال ۷۲ آشنا شدم، کلاس استاد تعریف، از همون سالها شاهد سخت کوشی او در فراگیری ردیف های آوازی بودم.
یادش بخیر!
با هم میرفتیم کوه و تمرین آواز میکردیم….صداش تا فا و سل زیر میرفت، استاد میگفت جنس این صدا خیلی خوبه، هرچی بالاتر میره صاف تر و زیباتر میشه.
محدوده شور Re دیاپازون رو له خوبی از عهده بر میامد تا حسینی و تحریرهای اوج….
از زمانی که روی آوازهای قمر متمرکز شد پیشرفت فوق العاده ای کرد….هر چند آموزش و کلاس رو قدری دیر شروع کرده  و سختیهایی داشت اما صداش به دل همه می نشست….یادمه یک بار با شیدا و استاد تعریف رفته بودیم شمال، ویلای یکی از بچه های همکلاسی، توی دشت و صحرا بودیم، شیدا _که اون موقع امجد صداش میکردیم داشت اوج و عشاق دشتی میخوند، یکی از دوستان که اولین بار بود صداشو می شنید به من گفت: این خانم وقتی میخونه قلبم درد میگیره…
سخن کز دل برآید لاجرم بر دل نشیند….
زمانی که میخواست پیش استاد شجریان تست صدا بده خیلی تشویش داشت…
بعدش ناباورانه برام تعریف میکرد که : علیرغم اضطرابی که داشتم وقتی میخوندم دیدم استاد داره سرشو تکون میده…..
با همسر اولش بیگانه و روحیاتشون متفاوت بود….علیرغم داشتن دو تا پسر از همسرش جدا شد.. بعد از جدایی فعالیتش دو چندان شد…شبی در محفلی به اتفاق میهمان بودیم و همگی میخوندیم، در اون مجلس بود که با مسعود جاهد آشنا شد و این آشنایی منجر به ازدواج گردید. از همون زمان یعنی سال ۷۵ حیات هنری این زن سخت کوش شکل جدی و مستمری گرفته و تبدیل به فرآیند شد.
اولین آلبوم کاست رو در ترکیه ضبط کرد که تک خوانی و بازخوانی آثار قمر با تنظیم مسعود جاهد  بود. پس از ان وارد میدان کارزار  هم خوانی و مشکلات ممنوعیت صدای بانوان شد.
الباقی رو هم که دوستان مستحضر هستند.
تنها صداست که میماند…
یادش گرامی باد!

پروین سطانی، خواننده و سرپرست گروه موسیقی

شیدا جاهد هم پر کشید از زمین به آسمان. شیدا جاهد، شیدا و واله و عاشق موسیقی بود. چه می دانیم ما، شاید او اینک در آسمان برای ستاره ها، کنسرت گذاشته و آواز می خواند. کسی چه می داند؛ ولی یک چیز را خوب می دانم، بانو شیدا جاهد، تا جاودان در دلمان جاودانه خواهد ماند.

معصومه احدی، سرپرست و خواننده گروه بانوان مهنا

بله،برای او فقط آرامش آرزو کنید.چیزی راکه در این دنیا نیافت،او یک زن بود،با صدایی که روحت راصیقل میداد،
امروز رفته .از خودت بپرس که هیچگاه صدایش راعریان شنیده ای؟
عطیه ای در صدایش داشت،درکش کردی؟
کائنات برای تو اشاراتی داشت در حنجره ی شیدا .
امروز دیگر نیست،
حتی برسرمزارش زنی زمزمه نخواهد کرد،
اعلامیه ترحیم او عکسی از شیدانخواهد داشت،مهربان باشیم شمع وبی تفاوت باشیم ،گل نقش میکنیم.
قلبم فشرده میشود برای آرزوهایی که در سینه اش دفن شد، هق هقی که درگلویش شکست.
فقط چون در زمانی اشتباه ،در مکانی اشتباه با موهبتی بزرگ زاده شد.انقدر بزرگ  که من وتورا یارای درکش نبود .
خداحافظ شیدا…
بجای من هم بخوان…
بجای تمام زنان سرزمینم…
شوربخوان،
شور…

در حال تکمیل …