آوای ایرانیان: کتاب «تعلیمات غیر اجتماعی» مهرداد صدقی نقیضه است بر تعلیمات اجتماعی که یک طنزپرداز با زبان مخصوص خودش و در دهه ۹۰ آن را به مخاطبانش آموزش می‌دهد.
همه کسانی که به مدرسه رفته‌اند، درس تعلمیات اجتماعی و ماجرای سفرهای آقای هاشمی را به یاد می‌آورند که در قالب آن به دانش آموزان چیزهایی از قانون و کشور ایران و هر چه که به اجتماع مربوط می‌شود، آموزش داده می‌شد.
کتاب «تعلیمات غیر اجتماعی» مهرداد صدقی نقیضه است بر تعلیمات اجتماعی آموزش و پرورش که یک طنزپرداز با زبان مخصوص خودش و در دهه ۹۰ آن را به مخاطبانش آموزش می‌دهد. در این کتاب هم آقای هاشمی با فرزندانش به سفر می‌رود اما سفر آنها اجباری است و چون در یک شرکت خصوصی کار می‌کرده و تعدیل نیرو شده است، مجبور است با سفر به تهران شغلی برای خودش دست و پا کند. در این سفر همسر و دو فرزند آقای هاشمی یعنی شنتیا و رکسانا همراه او هستند و مادر آقای هاشمی هم از خانه سالمندان به جمع آنها در این سفر پیوسته است.
خانواده آقای هاشمی در تعلیمات غیر اجتماعی کاملا رفتارهای غیر اجتماعی دارند، چشم و گوش بچه‌ها باز و بدتر از آن زبانشان بسیار دراز است و آقای هاشمی با مراجعه به هر یک از دوستانش برای یافتن کار با پیشنهادهای بی‌شرمانه‌ای مواجه می‌شود که سعی می‌کند از خیر کار پیشنهاد شده بگذرد و به سراغ دوست دیگرش برود. دوستان آقای هاشمی هم شغل‌های مختلفی دارند و خیلی آبرومندانه پولشان از پارو بالا می‌رود یا یک مخترع قلابی هستند یا دلال فوتبال یا یک مدیر که از سیاست برای خودش نان و آب می‌سازد.
مهرداد صدقی با همه اینها شوخی کرده است و در نهایت هرچند وجدان نقش چندان مهمی در زندگی آقای هاشمی ندارد اما آن قدرها هم بی وجدان نیست که دست به هر کاری بزند و باز به شهرشان باز می‌گردند و آقای هاشمی سر شغل سابقش می‌رود.
کتاب در نوزده فصل نوشته شده است. خبر مهم، احترام به قوانین راهنمایی و راندگی، گم شدن در تایلند، کتاب یا ساندویچ، پیشنهاد بی‌شرمانه، باجناق و بی جناق، تافل زبان درازی و آقای تبانی عنوان تعدادی از فصل‌های کتاب هستند.
در بخشی از کتاب می‌خوانیم:
شنتیا پرسید: «مهندسی معکوس یعنی چه؟»
آقای هاشمی به شوخی گفت: «پسرم یعنی هر تصوری که از مهندسی داری، اینجا برعکس است.»
– پدرجان، اینکه بعضی جاها موقع ساختمان سازی، ساختمان کناری فرومی ریزد، یعنی همان مهندسی معکوس ؟
– نه پسرم!
– اینکه مثلا در اصفهان این همه پل ساخته اند، اما زیر هچ کدامش آب نیست، مهندسی معکوس است؟
– نه پسرم!.
– اینکه مثلا برای ساختن پل روی دریاچه ارومیه، دریاچه را تقریبا خشک کرده‌اند و حالا اگر ساخت پل تمام شود، دیگر دریاچه‌ای در کار نیست، مهندسی معکوس است؟
نه پسرم!
آقای هاشمی گفت: «راستی حالا توی این بساطت برای من کاری پیدا می شود؟»
آقا حشمت گفت: «راستش اگر زودتر آمده بودی، حتماً کاری برایت راست و ریست می کردم. کمترین کار این بود که میگفتم بروی روی سکوها با پسرت برای بعضی مربی ها شعار حیا کن رها کن، بدهی و پولش را هم بگیری.»
– این نانها خوردن ندارد.
– اگر نانش خوب باشد چی؟
– در این صورت اشکالی ندارد.
– البته آلان که پرونده بررسی فساد در فوتبال بالا گرفته، کمی دست وبالم بسته شده است. اتفاقاً یک کار دیگری هست که از مسئولیتش را قبول کنی، هم پول خوبی گیرت می آید و هم مشهور می شوی و هم قول می دهم خانواده ات بعدها در رفاه خواهند بود. فقط کمی بدنامی دارد.
– چه چیزی را باید قبول کنم؟
نشر کتاب چرخ و فلک کتاب «تعلیمات غیر اجتماعی» را در در ۱۷۲ صفحه با تصویرگری فاطمه ابولی فر و مهرزاد صفوی با قیمت ۱۷ هزار تومان منتشر کرده است. برای تهیه این کتاب می‌توانید با تلفن ۶۶۴۹۳۳۴۸ تماس بگیرید.
0 دیدگاه در “ماجرای پیشنهادهای بی‌شرمانه به آقای هاشمی”