آخرین خبر

وقتی برگمان با نور داستان می‌گوید/ شکل‌گیری «نور زمستانی» با شک

به گزارش آوای ایرانیان  به نقل از روابط‌عمومی خانه هنرمندان ایران، پانصد و هفتاد و سومین برنامه سینماتک خانه هنرمندان ایران دوشنبه ۹ بهمن ۱۴۰۲ به نمایش نسخه مرمت‌شده فیلم سینمایی «نور زمستانی» به کارگردانی اینگمار برگمان محصول ۱۹۶۱ اختصاص داشت. پس از نمایش این فیلم، نشست نقد و بررسی آن با حضور شهرام اشرف ابیانه منتقد سینما برگزار شد.

شهرام اشرف‌ابیانه در این نشست گفت: خیلی خوشحالم که با شما فیلمی از برگمان را دیدم. این برای من و همه برگمان‌دوست‌ها اتفاق بزرگی است. شخصا بسیار کارهای برگمان را دوست دارم؛ ۳۲ سال است که سینمای او را دنبال می‌کنم و باید بگویم که معلم معنوی من است. اولین بار که دیدم در همین ایران به برگمان حمله کرده و او را شیاد خطاب می‌کنند؛ بسیار تعجب کردم، زیرا سینمای درخشانی دارد.

وی با بیان این‌که برگمان ۲ دوره کاری دارد، توضیح داد: دوره کلاسیک در دهه ۵۰ که در آن فیلم‌هایی چون «توت‌فرنگی‌های وحشی» را ساخته است و دوره مدرن که از ۱۹۶۱ و با فیلم «همچون در یک آینه» شروع می‌شود و با دو فیلم دیگر، سه‌گانه مدرن او را شکل می‌دهد. فیلم «نور زمستانی» که امروز دیدیم، دومین فیلم از این سه گانه است. مخالفان او که بعضا آدم‌های باسوادی هم هستند، می‌گویند اسلوب سینمایی که او راه انداخته تقلیدشده از موج نوی سینمای فرانسه بوده است. منظورشان این بوده که برگمان با تاثیر از موج نو سینمای فرانسه، خواسته خودش را نجات دهد. در صورتی که آنها به این دقت نمی‌کنند که برگمان هنرمندی چند وجهی است. به عنوان مثال او علاوه بر فعالیت در سینما، در تئاتر سوئد بسیار فعال بوده و دوره‌ای طولانی ریاست تئاتر سلطنتی استکهلم را برعهده داشته و در حوزه نوشتن کارهای بسیاری انجام داده است.

این منتقد سینما بیان کرد: برگمان آدم مذهبی نیست اما چون پدرِ کشیشِ سختگیری داشته است، قوانین خانه پدر، روی او تاثیر گذاشته و دچار شک اگزیستانسیالیستی شده است که در این اثر نیز وجود دارد. یعنی شاید در مورد مقوله خدا صراحتاً چیزی درباره باور خود نگوید، اما انگار پرداختن به این موضوع او را رها نمی‌کند. در سه‌گانه دوره مدرن برگمان که با فیلم «همچون در یک آینه» شروع می‌شود، ما داستان خدا طرفیم. «همچون در یک آینه» داستان دختری را روایت می‌کند که از آسایشگاه روانی برگشته و منتظر دیدن خداست.

اشرف‌ابیانه گفت: خیلی جالب است که در آنجا خدا در یکی از زیباترین و عجیب‌ترین صحنه‌های تاریخ سینما در قالب یک عنکبوت برای او ظاهر می‌شود. چنین درک و دریافتی از مقوله‌ای چون صحبت با خدا بسیار عجیب است. او با این کار عمقی به مسایل مذهبی می‌دهد که هیچ فیلمساز مذهبی تا آن زمان نتوانسته این کار را بکند. فیلم‌های او بیشتر از هر فیلمساز مذهبی تاثیرگذار است. در فیلم دوم این سه‌گانه که «نور زمستانی» باشد، لحظه‌ای اتفاق می‌افتد که انگار کل بنای آن فیلم بر این اساس شکل گرفته است، لحظه‌ای که ما در قهرمان داستان شک می‌بینیم. این فیلم مهم است چون آن لحظه‌ای که مسیح شک می‌کند را تصویر کرده است. در واقع فیلم نور زمستانی روی این سنگ بنا شکل می‌گیرد.

وی اظهار کرد: ایده فیلم «نور زمستانی» از آنجا شکل می‌گیرد که برگمان در جزیره‌ای از همه دور افتاده و در حال زندگی و نگارش شاهکارهایش است. خودش می‌گوید در زمان نگارش فیلمنامه پایانی برای آن نداشتم و نمی‌دانستم قصه را چطور ببندم اما در نهایت قصه با اتفاقی که برای خودش رخ می‌دهد پایان می‌یابد. او با پدرش وارد یکی از کلیساهای محلی می‌شود که آن‌چنان رونقی نداشته و افراد زیادی در آن حاضر نیستند. آن‌ها منتظر کشیش هستند که دیر کرده است. کشیش با شرایط بیماری وارد می‌شود و می‌گوید به دلیل این‌که اوضاع مساعدی ندارد مراسم را مختصر برگزار می‌کند و به پشت جایگاه می‌رود. پدر برگمان که کشیش متعصبی بوده است، به آن پشت رفته و زمان طولانی را با او خشمگینانه نجوا می‌کند.

این منتقد سینما عنوان کرد: در این فیلم موسیقی نداریم و همه‌چیز سرد است اما لحظات درخشانی را می‌بینیم که با نور شکل گرفته است. برگمان در دوره‌ای روی تمام ابزار سینمایی مطالعه کرده و تلاش می‌کند تا نسبت به هر آن‌چه در سینما است، اِشراف پیدا کند. به این ترتیب تبدیل به سینماگر مولف می‌شود که از همه اجزای سینمایی برای بیان آنچه می‌خواهد بیان کند، استفاده می‌کند. در فیلم نور زمستانی با فیلمبردار خود صحبت کرده و ایده‌هایی که در رابطه با نور دارد را با او در میان می‌گذارد. فیلمبردار او ماه‌ها در کلیساهای مختلف می‌گردد و مطالعه نوری می‌کند تا به این چیزی که دیدیم برسد. به صورتی که در این فیلم از نور طبیعی استفاده شده است.

اشرف‌ابیانه گفت: در فیلم شخصیت‌ها به دنبال نوری هستند که می‌تواند نماد خدا باشد، خدایی که وجود دارد اما ارتباط خود را با آن‌ها قطع کرده است. برگمان همه این موارد را با نقاشی نور به ما می‌رساند. در واقع فضا با نور ساخته شده و قصه با نور گفته می‌شود. اتفاقی که بیش از پیش به جذابیت این اثر اضافه کرده است.

ممکن است به این موارد نیز علاقه مند باشید:

0 دیدگاه در “وقتی برگمان با نور داستان می‌گوید/ شکل‌گیری «نور زمستانی» با شک”

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

ویدئو

مشترک خبرنامه شوید

برای دریافت آخرین مطالب سایت در ایمیل خود عضو خبرنامه شوید