آخرین خبر

نغمه سر کن از کران زنده‌رود

به گزارش آوای ایرانیان، سوم مهرماه، نود و دومین زاد روز استاد حسن کسایی موسیقیدان مشهور کشور است که ساز “نی” با نام پرآوازه او گره خورد.

 نام “نی” برای دوست داران فرهنگ و هنر بلا استثنا یاد آور مثنوی معنوی و استاد حسن کسایی است اما اگر براستی زنده یاد کسایی در عصر مولانا می زیست شعر “بشنو از نی چون حکایت می کند” چه تفاوت های اساسی می کرد؟ و چند بار از این اسطوره موسیقی در اثر خود نام می برد؟
ناله محزون نی در میان سایر آلات موسیقی بهترین سوژه برای شعرایی است که با دلی شکسته همواره از بی وفایی و جدایی معشوق می نالند. اما کم نبودند نوازندگانی که بدون بهره گیری از کلام، فریاد از جدایی ها، غربت ها، اندوه ها و احیانا شادی های ملتی کهن را از این ساز در آورده و نام خویش را در خاطر هنردوستان جاویدان ساختند.
نایب اسد الله، مهدی نوایی، محمد موسوی، حسن ناهید، جمشید عندلیبی و ده ها تن دیگر در نواختن نی جزو مشاهیر و مفاخر فرهنگ و هنر ایران زمین هستند اما استاد حسن کسایی با ویژگی های منحصر بفرد سرآمد نی نوازان ایران زمین است تا جاییکه در پهنه هنر این مرز و بوم جان شیفته ای سراغ نداریم که از نوای جانسوز و آتشین سازش بی بهره مانده باشد.
تولد**
حسن کسایی بسال ۱۳۰۷ خورشیدی در اصفهان متولد شد. پدرش حاج سید محمد جواد کسایی از بازرگانان مشهور این شهر بوده و به دلیل علاقه به موسیقی بسیاری از هنرمندان از جمله سید محمد طاهرزاده، اکبرخان نوروزی، غلامرضا سارنگ، جلیل شهناز، ادیب خوانساری، تاج اصفهانی، ابوالحسن صبا و… با وی دوستی و به منزلش رفت وآمد داشتند.
حسن از همان نوجوانی به موسیقی علاقه مند شد و علاوه بر فراگیری ردیف های موسیقی ایرانی نزد تاج اصفهانی، از صفحات سایر هنرمندان از قبیل ادیب خوانساری، ظلی و دیگران برای تمرین بهره می برد.
در چنین فضایی استعداد هنری حسن بروز کرد و با صدای خوش به سبک اصفهان می خواند و در این راه از ادیب خوانساری نیز به طور مستمر بهره می گرفت تا این که روزی صدای نی رهگذری از پشت دیوار، نوجوان هنردوست را مجذوب کرده به طوری که از خانه بیرون آمد و به تعقیب نوازنده پرداخت.
پدرش که از علاقه فرزندش به این ساز مطلع شد، او را نزد مهدی نوایی فرستاد. نوایی از شاگردان نایب اسدالله و مقیم اصفهان بود و برای اجرای برنامه در رادیو که سالی از تاسیس آن نگذشته بود، به تهران سفر می کرد.
کسایی پس از مدتی ممارست و آموزش نزد نوایی با استاد صبا که از دوستان پدر و برادرش بود، آشنا شد و توانست با تعالیم وی، رموز نوازندگی را فرا گیرد.وی با پشتوانه تعلیمات صبا و کوشش و برخورداری از استعداد در صدادهی و شیوه نواختن نی به موفقیت های دست یافت.
نی یکی از سازهای بادی سنتی و بومی ایران بوده  که از لحاظ صدا دهی و تعداد هارمونیک های صوتی، سازی غنی و دشوار است به طوری که صدا درآوردن از آن نیاز به ماه ها تمرین و ممارست دارد.این ساز دارای شش سوراخ است که با آنها می توان تمام فواصل موسیقی ایرانی را ایجاد کرد، به همین مناسبت گاه باید برای نواختن یک صدا از گوشه های گوناگون آواز و دستگاه های موسیقی، با دو یا سه انگشت، نصف یا حدود یک چهارم سوراخ های آن را گرفت و با کم و زیاد کردنش صدای درست را حاصل کرد.
به هنگام نواختن این ساز محدوده بم نسبت به زیر، نیاز به نفس و باز دم بیشتری دارد و نواختن استاد کسایی در بخش بم از پشتوانه باز دم کافی برخوردار است.
دقت در اجرای  صحیح هر صدا مستلزم درک درست، ذهن و گوشی حساس و تسلط کافی بر اعصاب و اندام های بدن، به ویژه دست ها و انگشتان است که این خصایص، از ویژگی های نوازندگی استاد کسایی است.
نوازندگانی که از قدرت نوازندگی بی بهره اند سعی می کنند، با اجرای نوعی “گلیساندو”(صوت لغزشی) به تدریج به صدای مورد نظر نزدیک شوند، در حالی که استاد کسایی با در نظر گرفتن تداعی ذهنی، صدای درست و مورد نظر را با اعتماد به نفس اجرا می کرد.
این امتیاز نه فقط در صداهای صعودی و نزولی ملودی بلکه در اجرای فاصله های ساختاری بعضی گوشه ها مانند صدای فاصله دار آغازی گوشه های “حجاز”، “گبری” یا “حسینی”، به خوبی ملاحظه می شود.
همچنین اجرای “نوانس” از قبیل “کریشندو” و “دکریشندو”(قوی و یا ضعیف  شدن تدریجی صدا) به طور مطلوب بدون  افت صدا دهی از ابتکار این استاد بی بدیل نی است.
(نوانس شامل مجموعه کارهایی است که مجری موسیقی برای ارتباط بیشتر با مخاطب انجام می دهد. نوانس در موسیقی را به “سایه روشن” در نقاشی تشبیه کرده اند.)
استاد کسایی مهارت های اجرایی را همواره در خدمت ارزش های موسیقی به کار گرفته و هیچگاه محتوا و لطف بیان را فدای نمایشگری تکنیک نکرد.

در قطعاتی که آواز را همراهی می کند تنوع اجرا و خلاقیت در پاسخ خواننده ملاحظه می شود و گاه  در فرصت هایی مناسب برای خارج کردن آواز از حالت ایستایی، با وزن متریک، به قطعه تحرک و پویایی لازم را می بخشد.
کسایی بر اثر ممارست در نوازندگی نی، حوزه اجرایی این ساز را در گوشه های ایرانی وسعت بخشید به طوری که بسیاری از گوشه ها که در گذشته با این ساز قابل اجرا نبود اکنون قابلیت اجرا یافته است.
وی قطعات گوناگون و متعددی از قبیل چهار مضراب، رنگ، پیش درآمد و قطعات ضربی ساخته که هنرمندان و هنرجویان کلیه سازهای ایرانی از آن بهره می گیرند.
کسایی در اوان تاسیس رادیو که جوانی ۱۵ساله بود، همدوش استادان بزرگ موسیقی در برنامه های زنده همنوازی و تکنوازی می کرد و از معدود هنرمندانی است که با گذشت زمان نه تنها وقفه و افول نداشته بلکه پختگی و ابداعات ویژه ای را ارائه می کرد.
گرچه دوستداران موسیقی ایرانی استاد کسایی را در نوازندگی نی می شناسند ولی در نواختن سه تار نیز بسیار چیره دست بود.
محمد جواد کسایی فرزند استاد، در کتاب “از موسیقی تا سکوت” می نویسد: از زمانی که پدرم به محضر استاد صبا راه یافت، دریچه های تازه ای از باغ دل انگیز موسیقی به رویش گشوده شد و ضمن اشتیاق و پشتکار در فرا گیری، از نوای ویولن وسه تار استاد نیز بهره می برد.
وی اضافه کرد: سه تار استاد صبا که بی شک در رفیع ترین قله سه تار نوازی قرار دارد، پدرم را شیفته و مجذوب خود ساخته و در کنار نی نوازی به فراگیری این ساز روی آورد.
وی خاطر نشان کرد : پدرم در این راه از شیوه  سه تار نوازی “عبدالحسین صبا”(برادر بزرگ استاد صبا) که سبکی منحصر به فرد داشت نیز بهره گرفت.
زنده یاد حسن کسایی از استادان صبا، جلیل شهناز، لطف الله مجد، فرهنگ شریف، علی تجویدی، حبیب الله بدیعی، رحمت الله بدیعی، پرویز یاحقی، مرتضی محجوبی، جواد معروفی، احمد عبادی، فرامرز پایور، رضا ورزنده، منصور صارمی، حسین تهرانی، جهانگیر ملک، ناصر افتتاح، حسین قوامی، غلامحسین بنان و… به عنوان همکاران رادیویش نام برد.
به گفته وی، اغلب جوانان ما با موسیقی ایرانی بیگانه اند و عده ای هم که به آن توجه دارند از موسیقی دهه های ۲۰، ۳۰ و۴۰ که به حق دوره طلایی موسیقی ایرانی است، فاصله گرفتند.
به اعتقاد این استاد، موسیقی ایرانی را ابتدا باید به روش سینه به سینه آموخت و حس و حال آن را درک کرد و بعد در صورت لزوم به نت روی آورد.
**کسایی به روایت هنرمندان
بیژن ترقی در مقدمه کتاب “از موسیقی تا سکوت” با عنوان “آن نای افسونگر” درباره استاد کسایی می نویسد: آن هنرمند عاشق را در نوجوانی شناختم و در نخستین دیدار با رفتاری صمیمانه و محترمانه روبرو شدم. هیچ از گمانم نمی گذشت که در زیر آن چهره جوان و نجیب، دریایی مواجی از هنر و استعداد و تسلط عمیق به نواها و نغمه هایی که در پس اعصار و قرون به فراموشی سپرده شده، نهفته باشد.
این ترانه سرای نامدار، استاد حسن کسایی را  به حق یکی از طلیعه داران برنامه گلها و موسیقی معاصر ایران دانست و افزود: وی با شیوه ای که در نواختن نی از خود ابداع کرد و با تحول عظیم مبتکرانه و استادانه که در اجرای این ساز پدید آورد، توانست جان دیگری به تن موسیقی این کشور بدمد.
نی اگر چه یکی از قدیمی ترین سازهای ملی وطن ماست ولی هیچ گاه در میان سازهای زهی و مضرابی چنین عظمت و حضور موثری نداشته که بتواند با زبان بی زبانی و محدودیت های اجرایی، چنین گرم و موثر، تغنیات و سروده های لطیف ما و موسیقی پردامنه مان را به گوش دلدادگان و شیفتگان عالم هنر برساند.
ترقی می افزاید:این نوای مسحور کننده و مستی بخش، گویی از ماورای گردون به گوش جان او فرو می ریزد و از زیر پنجه های سحر انگیزش نثار دل های مشتاق می گردد.

پرویز یاحقی آهنگساز و ویولنیست در مورد کسایی گفت: برای نخستین بار در سن ۱۵ سالگی با وی آشنا شدم و به رغم جوانی و بی تجربگی احساس کردم که با یکی از بزرگترین شخصیت های موسیقی دنیا روبرو شدم.
وی افزود: استاد کسایی در آن مجلس روزنامه ای را لوله و با آتش سیگار سوراخ هایی در آن تعبیه کرده و بجای نی از آن استفاده کرد وعجب آن که گوشه های مختلف موسیقی ایرانی را به خوبی با روزنامه لوله شده نواخت.
زنده یاد یاحقی خاطرنشان کرد: ذکر این خاطره بر نبوغ خاص استاد کسایی دلالت می کند  که نظیر آن در کارنامه هنری ایشان کم نیست.
محمدرضا لطفی آهنگساز و نوازنده تار در مورد کسایی می گوید: این استاد، نی را که مدت های مدید در بن بست افتاده بود به جاده روشنی هدایت کرد و به ما مناظر زیبایی نشان داد وافق دید مان را باز کرد و روح تازه ای به این ساز دمید و تکنیک های اجرایی آن را گسترش داد.
وی افزود: کار استاد کسایی به مانند شادروان حسین تهرانی است که در مصاحبه ای گفته بود:” ضرب ابتدا هیچ بود، من صفر را از پشت عدد برداشتم و جلوی آن گذاشتم.” نمونه این طرز تلقی را نایب اسدالله،نیز گفته است:” من نی را از آغل گوسفندان به میان اشراف آوردم” وکسایی “نی را عزت دوباره داد و به میان مردم برد.”
روانشاد لطفی درمقاله ای تحت عنوان “نیم قرن با آوای دوست” می نویسد: کسایی معرف بسیار توانمندی در ارائه مکتب اصفهان است. او بیش از پنجاه سال از زندگی پربارش را با بهترین خوانندگان گذرانیده و با استادان این راه چون ادیب خوانساری و تاج اصفهانی به اجرای برنامه پرداخته و به خوبی می داند که چگونه دانش ادبی و شعر شناسی کلاسیک می تواند به خوانندگی و نوازندگی کمک کند.
به  اعتقاد لطفی زنده یاد کسایی برای نی و نواختن آن سر فصل نوینی در ایران گشود که آن را نمی توان از مکتب آوازی اصفهان جدا دانست. بخش عمده کشش های ساز استاد به دلیل تسلط او به مکتب اصفهان است و در واقع با نی بیشتر می خواند تا بنوازد.

لطفی تصریح کرد: به جرات می توان مدعی شد که هیچ نی نوازی نیست که تحت تاثیر استاد کسایی قرار نگرفته باشد. در واقع، می شود برای کسایی مکتبی را پایه ریزی و آن را با آموزش  صحیح، به صورت علمی و مدون  ارائه کرد.
**درگذشت
حسن کسایی در ۲۵ خرداد ۱۳۹۱، پس از سپری‌ کردن ۲ ماه در حالت کما، درگذشت. مراسم خاکسپاری وی با حضور جمعی از اعضای خانواده  و شاگردان وی برگزار شد و طبق وصیتش در تخت فولاد اصفهان در کنار مقبره یار دیرینش استاد جلال تاج اصفهانی  به خاک سپرده شد.

برچسب ها

ممکن است به این موارد نیز علاقه مند باشید:

0 دیدگاه در “نغمه سر کن از کران زنده‌رود”

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

ویدئو

مشترک خبرنامه شوید

برای دریافت آخرین مطالب سایت در ایمیل خود عضو خبرنامه شوید