«تغییر» همیشه ترسناک نیست!

آوای ایرانیان: حالا گروه «دنگ شو» که کارش را از سال ۸۳ آغاز کرده، یگ گروهی جا افتاده و نامآشنا در فضای موسیقی ایران به حساب میآید؛ گروهی که در نوع خودشان اولین بودند و به نوعی راه را برای بسیاری از گروههایی که بعد آز آنها و به سبک و سیاق آنها راهاندازی شدند، هموار کردند.
گروههایی که در ادبیات رسانهای بنابر یک اشتباه مصطلح و همهگیر «تلفیقی» نام گرفتند. حال آنکه در این چند سال گذشته و به خاطر سطح بسیار پایین و آلودگیهای صوتی که تحت عنوان موسیقی «پاپ» به ضرب و زور رسانه به گوش مخاطب رسیده، هنرمندانی که به لحاظ موسیقایی در سطح بالاتری قرار دارند از قرار گرفتن زیر چتر واژه «پاپ» فرار میکنند و شاید به همین دلیل است که عنوان «موسیقی تلفیقی» جای «پاپِ ایرانی» را گرفته است. گروه «دنگ شو» یک گروه پاپ ایرانی است؛ اما این گروه با دستهای که جز اجرای کپی نازل آهنگهای پاپ ترکی، یونانی و اسپانیایی هنری ندارند، تفاوت عمده دارد.
دنگ شو علیرغم موفقیت در ابتدای راه، مدتی بود که کمتر قطعاتش در میان موسیقیدوستان دست به دست میشد؛ حتی آلبوم «اتاق گوشواره» هم نتوانست به آثار قدیمیتر خودشان شباهتی داشته باشد و با ارفاق و اغماض میتوان آن را یک آلبوم معمولی در کارنامه گروه قلمداد کرد. جداییهای مکرر اعضای «دنگ شو» و تغییرات زیاد این گروه شاید یکی از اصلیترین دلایل افت مقطعی این گروه بوده باشد.
اما این گروه به تازگی آلبوم جدید خود را روانه بازار موسیقی کرده است؛ «مد و نای» کار تازه دنگشو است؛ طاها پارسا ماننده همیشه هم خوانده و هم ساکسیفون نواخته و هم برخی از ترانهها را سروده؛ میلاد باقری دیگر خواننده این آلبوم است و رضا شایا هم مانند دیگر آثار دنگشو نوازنده پیانو بوده است. خشایار روانگر هم نوزانده سینتیسایزر و درامز و سروش عدل هم با نواختن گیتار بیس در شمار نوازندگان اصلی گروه در این آلبوم قرار گرفته است.
آیدین آغداشلو در ابتدای اولین قطعه نام گروه و آلبوم را بیان میکند و با صدای طاها پارسا «باد گناهکار» آغاز میشود. مخاطب از همین قطعه اول آلبوم درمیابد که با رنگ و بویی تازه و متفاوت از «دنگ شو» مواجه است. گروه به طور کلی در تنظیمهای قبلی خود بازنگری انجام داده و در قطعه ریتیمک اول یک تنظیم الکتریک جذاب را به اجرا درآورده است، استفاده هوشمندانه از ساکسیفون نیز بر زیبایی تنظیم میافزاید و مخاطب را تا به آخر قطعه با خود همراه میکند.
یکی از ویژگیهای اصلی دنگ شو این است که گروه مدام خود را در معرض تغییر قرار میدهد و جرات تغییر دارد؛ هر چند این تغییر باب میل مخاطبش که انتظار شنیدن قطعاتی مانند آلبومهای گذشته را دارد، نباشد و مذاقش خوش نیاید. اتفاقا همین تغییر مدام و عدم سکون و انجماد در آثار موفق گذشته است که شنیدن آثار جدید این گروه را جذاب میکند.
«خطا کردم» عنوان قطعه بعدی این گروه است؛ خوانش این قطعه که بر اساس تصنیفی قدیمی ساخته شده را میلاد باقری بر عهده داشته؛ خوانندهای که حالا دیگر میتوان گفت در گروه «دنگ شو» جا افتاده و توانسته صدای خود را به مخاطبان گروه تثبیت کند. اجرای باقری در «خطا کردم» پختهتر از همکاریهای قبلیاش با این گروه است؛ هر چند جنس صدای باقری شباهت زیادی به صدای خوانندگانی مثل امید نعمتی خواننده سابق همین گروه و علی زندوکیلی دارد اما حالا او با تکنیک قابل قبول و تسلطی که بر صدایش پیدا کرده می تواند مخاطب را با خود همراه کند. تنظیم «خطا کردم» هم متفاوت است و مخاطب را کنجکاو شنیدن قطیعات بعدی میکند.
در قطعه سوم آلبوم که عنوان «خطا نیست» دارد، علیرغم زیباییهایی کار آهنگسازی و تنظیم متفاوت که موسیقی بخشهایی از اروپا را با موسیقی ایرانی پیوند میزند و خروجی کار را شنیدنی میکند، همان ایراد همیشگی که به برخی ترانههای این گروه وارد است را میتوان دید. در این قطعه مدام لحن شعر تغییر میکند و میشکند و به همین واسطه مخاطبش را سردرگم میکند. شاعر در بخشهایی از ادبیات وزینی و شاعرانهای که نزدیک به سرودههای کلاسیک است استفاده میکند اما در بخشهایی به یکباره لحن تغییر میکند و تبدیل به ترانه میشود. در جایی از این سروده میشنویم: «به نامت شعر میرقصد/ به کامت عقل میبازد/ به شامت در شبی پروانهای شیدا/ به شور شمع میتازد» اما در ادامه لحن سروده تغییر میکند و لحن ادبیات محاوره به خود میگیرد: «از تو خوندن که خطا نیست/ با تو موندن که خطا نیست…»
دنگ شو در قطعه چهارم «عطار» و پنجم «چیزی» اشعار عطار و سعدی دو شاعر بزرگ پارسی را مورد خوانش قرار داده است. یکی از نکاتی که همیشه برخی از کارهای دنگ شو را ارشمند میکند، استفاده از اشعار کلاسیک و آشنا کردن خیل وسیعی از مخاطبان با اشعاری است که در دنیای پرشتاب و پرهیاهوی امروز کمتر خوانده و شنیده میشوند. ترانههای هایی هم که طاها پارسا سروده تقریبا قابل قبولند و حداقل در مقایسه با ترانههایی تکراری و کلیدواژههای دستخورده موسیقی پاپ، نمره قبولی میگیرد.
«به ش ط» عنوان قطعه ششم این آلبوم است. قطعهای که مبنای آن استفاده از سینثسایزر بود و ایجاد فضای خلسهآور و به نوعی یادآور موسیقی امبینت است؛ موسیقی که با ایجاد فضای خوشایند بهجای اینکه به زور صداها را در محیطی احاطه کند، به شیوهای دلپذیر در آن پراکنده میشود. البته این قطعه به زعم نگارنده این سطور از قطعات نه چندان خوب این آلبوم است و در قیاس با سایر قطعات آلبوم نمره کمتری میگیرد.
«خلیج» عنوان قطعه هفتم است که برای خلیج فارس خوانده شده است. در این قطعه آیدین آغداشلو دکلمههایی پراکنده دارد. نام آیدین آغداشلو بر روی آلبوم نوشته شده و بر حضورش در آلبوم تاکید. اما مشخص نیست که حضور این هنرمند نقاش چه بهره ی موسیقایی به مجموعه این آلبوم اضافه کرده است. آنچه با توجه به شنیدن مجموع قطعات آلبوم میتوان دریافت این است که حضور آغداشلو بیش از آنچه جنبهای هنری داشته باشد؛ وجهی تجاری و تبلیغاتی دارد.
یکی از نکات دیگر این آلبوم استفاده هوشمندانه از ساز تمبک و همینطور دیگر سازهای کوبهای است؛ صبا صمیمی با اجرای غیرقابل انتظاری که در این آلبوم داشته، مخاطبان را با تجربهای تازه از استفاده از ساز تمبک در بستر موسیقی این چنینی مواجه کرده است. البته باید به تنظیم و میکس خوب این آلبوم بار دیگر اشاره کرد؛ چرا که استفاده خلاقه از صدای سازها و ترکیبهایی که اتفاق میافتد، مجال بهتری به مخاطب برای جلوه و بهتر شنیدن صدای ساز میدهد.
به طور کلی آلبوم «مد و نای» را میتوان آلبومی موفق در کارنامه کاری «دنگ شو» تلقی کرد. آلبومی که به واسطه نگاه تازه گروه چه در فرم و چه در محتوا، میتواند دوباره نام «دنگ شو» را بر سر زبانها بیاورد و یا حداقل طرفداران قدیمیاش را راضی کند. بی تردید حضور گروههای این چنینی را باید در فضای موسیقی امروز پاپ که متاسفانه حال و احوال خوبی ندارد، غنیمت شمرد. شاید شنیدن شدن آلبومهای این چنینی در موسیقی پاپ بتواند اندکی سلیقه به اضمحلال رفته مخاطبان این حوزه را ارتقا دهد.
حسین سلیمی
- قبلی “فریاد” شهرام شکوهی را بشنوید + صوت
- بعدی طوفان سختی که رفاقت دو چهره محبوب “سریال شهرزاد” را بر باد داد؟! + عکس
0 دیدگاه در “«تغییر» همیشه ترسناک نیست!”