آوای ایرانیان: در کربلا و در خیل شهیدان راه الهی از همه طیف و همه گروهی حضور داشتند. آزاد و برده، سفید و سیاه، هاشمی و غیرهاشمی، کودک و پیر و جوان، معصوم و حتی گناهکار. جمعی که به ما میآموزد سعادت را چگونه پیدا کنیم. حرّ از آخرین افرادی بود که در کربلا سعادتمند شد.
به گزارش آوای ایرانیان، در اولین دهه محرم در تمام منبرها، هیئتها و حسینیهها سخن از حربنیزید ریاحی است. همان کسی که یکی از مشهورترین جنگاوران کوفه بود و توسط ابنزیاد به فرماندهی سپاهیان کوفه گماشته شد تا جلوی ورود امام حسین (ع) به کوفه را بگیرد. از این رو وی و سپاهیانش در منطقه ذیحُسم با امام روبهرو شد. سپاهیان آرایش جنگی گرفتند، ظهر بود. آثار تشنگی و رنج فراوان را در چهرههای سپاه حر مشاهده نمود، و به یاران فرمود از آبی که همراه دارند، آنها و حیواناتشان را سیراب کنند به دستور آن حضرت تا آخرین نفر آنها را آب دادند. حتی خود حضرت اباعبدالله (ع) با دستان خود به برخی از سپاهیان دشمن آب دادند.
سپس امام، حر را آگاه کرد که این حرکت به دنبال دعوتنامههای کوفیان بوده است. حر نیز اظهار بیاطلاعی کرد. وقتی کاروان امام قصد حرکت داشت؛ حر مانع از حرکت به سوی کوفه شد و حتی اجازه بازگشت به امام را نداد. او به امام گفت: من مأمور به جنگ با شما نیستم؛ ولی مأمورم از شما جدا نشوم تا شما را به کوفه ببرم، پس اگر شما از آمدن خودداری میکنید راهی را در پیش گیر که نه تو را به کوفه برساند و نه به مدینه؛ تا من نامهای برای عبیدالله بنویسم؛ شما هم در صورت تمایل نامهای به یزید بنویسید، تا شاید این امر به عافیت و صلح منتهی شود؛ و در پیش من این کار بهتر است از آنکه به جنگ و ستیز با شما آلوده شوم.
پس از این، امام حسین(ع) و یارانش در مسیر عُذیب الهجانات و قادسیه حرکت کردند و حرّ نیزآنان را همراهی میکرد.
تا کربلا…
در بین راه خبر شهادت برخی از یاران امام حسین (ع) در کوفه به ایشان رسید و امام از عهدشکنی کوفیان و آمادگی نظامی آنان برای جنگ با خویش خبردار شد. اما امام به راه خویش ادامه داد تا در روز دوم محرم نامه ابنزیاد به حر رسید. در آن نامه عبیدالله بن زیاد دستور داده بود که حر اجازه حرکت را به امام ندهد و بر امام و یارانش سخت بگیرد و آنان را در زمینی بیآب و علف و بیحصار متوقف کند. حر خدمت امام حسین(ع) آمد و نامه ابنزیاد را برای ایشان قرائت کرد. امام(ع) به او فرمود: بگذار در نینوا و یا غاضریه فرود آییم. حرّ، که از وجود جاسوسان ابنزیاد در سپاهیانش خبر داشت، این خواسته امام را نپذیرفت و امام را ناچار به توقف در کربلا کرد. حر نیز متوقف کردن امام در کربلا را برای ابنزیاد مخابره کرد.
سرسخت اما مؤدب
حر اقدامات سرسختانهای علیه امام انجام داد. بارها با خواسته امام مخالفت کرد. اما رفتارش با امام مؤدبانه بود. در نقلهای تاریخی حتی سخن از ادب حرّ نسبت به حضرت زهرا (س) نیز وارد شده است. شرح ماجرا چنین است که وقتی حرّ مانع حرکت کاروان امام حسین (ع) شد، امام به حر فرمود: مادرت به عزایت بنشیند و حر در جواب گفت: اگر کسی غیر از تو این حرف را به من میزد، همین حرف را به او میزدم؛ هر کس که باشد؛ اما به خدا قسم که درباره مادر تو جز بهترین سخنها، چیز دیگری نمیتوان گفت.
این نشانگر ادب جناب حرّ نسبت به امام و مادر بزرگوار ایشان است و باز در نقلهایی از تاریخ سخن از اقتداکردن نماز جماعت توسط حرّ به امام حسین (ع) را شاهد هستیم. این اقدامات سرسختانه اما مؤدبانه حرّ تا روز عاشورا ادامه یافت. اما وقتی چکاچک شمشیرها بلند شد و عده بسیاری از همراهان امام حسین (ع) شهید شدند. وقتی حرّ به چشم خود دید جهنمیان در برابر بهشتیان قرار گرفتهاند و چیزی نمانده که او تا قیام قیسامت در ملعونین صفحه روزگار قرار گیرد و در قیامت نیز راهی جهنم شود؛ بیدار شد. توبه کرد و توبهاش را با رویی باز امام حسین (ع) پذیرفت.
شرح توبه
حرّ میلرزید. مهاجر بن اوس او را دید و از او پرسید که آیا قصد حمله دارد؟ جوابی از حر نشنید. تعجب کرد و به حر گفت: در کار تو حیرانم. حرّ به او گفت: سوگند به خدا خودم را در میان دوزخ و بهشت میبینم، و من بهشت را بر میگزینم، هر چند که مرا پاره پاره کنند و بسوزانند. سپس دستانش را بر سر گذاشت و به تاخت به سوی امام آمد و میگفت: «اللَّهُمَّ الَیْکَ انبْتُ فَتُبْ عَلَىَّ فَقَدْ ارْعَبْتُ قُلُوبَ اوْلِیائِکَ وَأوْلادِ بِنْتِ نبِیِّکَ؛ بارخدایا به سوی تو بازگشتهام، توبه مرا بپذیر که من رعب و وحشت در دل دوستان تو و فرزندان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم افکندم».
سپس حر با سپری واژگون خدمت امام رسید و عرض کرد: ای فرزند رسول خدا (ص) جانم فدایت باد، من کسی بودم که بر تو سخت گرفتم، و در این مکان فرود آوردم، گمان نمیکردم که این گروه با تو چنین رفتار کنند.
به خدا سوگند اگر میدانستم که این گروه با تو چنین رفتار میکنند، هرگز دست به چنین کاری نمیزدم. من از آن چه انجام دادهام به درگاه خدای بزرگ توبه میکنم.
آیا توبه من پذیرفته میشود؟
امام نیز برای وی استغفار کرد و فرمود: تو در دنیا و آخرت حر و آزاده هستی. و نیز فرمودند: آری خدا توبه را میپذیرد و از اسبت پیاده شو.
البته حر از نهایت شرمندگی از اسب پیاده نشد و بلافاصله بعد از این گفتگو روانه میدان شد و جنگید. عده زیادی را از سپاهیان ابنزیاد کشت و هلاک کرد و در انتها خودش به شهدا پیوست.
حرّ آزاده واقعی
حرّ چهره واقعی یک انسان آزاده را در روز عاشورا به نمایش گذاشت. آری بنا بر فرمایش خود حضرت حر (ع) وی بهشت و دوزخ را دید. و دانست گناه یعنی جهنم الهی و چه گناهی بالاتر از قتل نوه رسول خدا (ص). آزادی حرّ آنجا نمایان شد که وی به دنیا پشت کرد، میدانست که لحظاتی بعد امام شهید خواهد شد و کسی از کاروان امام حسین (ع) باقی نخواهد ماند. میدانست که پیروز این میدان سپاهیان ابنزیاد خواهند بود و غنیمتهای بسیار و هدایای کوفه و شام در انتظار آنان خواهد بود. او که اولین گروه اعزامی برای مقابله با امام بود مطمئناً سهم بیشتری از هدایا داشت.
از طرف دیگر هم میدانست با این کارش جان خود را به بازی گرفته و تنها چند لحظه بعد را زنده خواهد بود. میدانست که در لحظات آینده در میان کشتهها جسمش قرار میگیرد و معلوم نیست چه بر سر خانواده و قبیلهاش میآید. او اموال بسیاری داشت باغها و خانههای زیبا همه و همه را ترک کرد. اگر او آزاد نبود و کوچکترین تعلقی به دنیا داشت و با دید دنیایی به قضیه نگاه میکرد، هیچگاه راه توبه را انتخاب نمیکرد. اما راه توبه را در پیش گرفت چون دنیا را برای آخرت دوست داشت و بهترین کالای دنیایی یعنی جان را در راه خدا هزینه کرد تا در آخرت رضایت معبود را کسب کند.
حرّ آموزگاری برای ما
قرنها از حادثه عاشورا میگذرد و در تمام این روزها و سالها شیعیان با قرائت زیارت عاشورا تمام دشمنان حضرت اباعبدالله (ع) را لعن کردند. در این میان نام حرّ از نامهای ملعونان خط خورده و با توبهاش به جایگاه و مقامی رسیده که حضرت مهدی (ع) در زیارت ناحیه مقدسه به او سلام و درود فرستاده و فرموده: «السَّلامُ عَلی الحُرِّ بْنِ الرِّیاحِیّ»؛ ما نیز باید از ادب حرّ، از بصیرت حرّ، از معاد باوری وی، از توبه و پشیمانی ایشان و از جانبازی حر برای ولایت و امامت درس بگیریم؛ اگر میخواهیم مورد رضایت امام زمانمان باشیم.
منابع:
۱- تاریخ الامم والملوک، ج۵، ص۳۹۲، ۴۲۷
۲- سیدبنطاووس، نفس المهموم ص۹۳
۳- فرهنگ جامع سخنان امام حسین(ع)
۴- شیخ عباس قمی، نفس المهموم، ج۱، ص۲۳۰
0 دیدگاه در “اقدامات سرسختانه اما مؤدبانه «حرّ» تا روز عاشورا”