یک قصه تلخ واقعی در «ستارهها خاموشاند»
وی درباره داستان نمایش توضیح داد: این نمایش درباره دختر جوانی است که در سن کم به قتل میرسد، اما روحش در آرامش نیست و بعد از مرگش به حقایق پنهان زندگی اش پی میبرد. مادر این دختر در سن ۱۵ سالگی به عقد مردی مسن در میآید، اما در ۱۸ سالگی و بعد از زایمان وی به قتل میرسد و پدرش نیز او را به دکتر روانپزشک بیماری میفروشد، غافل از اینکه سرنوشت تلخی نیز در انتظار این دختر است…
این کارگردان درباره ویژگیهای این اثر نمایشی بیان کرد: بازیهای نمایش «ستارهها خاموشاند» واقع گرایانه هستند، اما فضاسازی و در مواقعی شیوه روایت داستان به شکل سوررئال طراحی شده است تا مخاطبان با مضمون نمایش ارتباط بیشتری برقرار کنند.
وی در پایان صحبتهایش عنوان کرد: در این نمایش سه متهم وجود دارند که هیچ کدام به جرمشان اعتراف نمیکنند و همین مساله اعتراف نکردن و انداختن گناه خود به گردن دیگران یکی از نکات مورد توجه در پرداخت داستان است.
عوامل این اثر نمایشی عبارتند از: کارگردان: سید مسعود نورزاده، نویسنده: مژده حقیقت، تهیهکننده: آرمان متیننیا، دستیار تهیهکننده: سامیار متین نیا، دستیار کارگردان: سمیرا رحمانی، بازیگردان: امید رهبر، سرمایه گذاران: لیلا شجاعی پور، مرسده زبردست و سیدمسعود نورزاده، مدیر تولید: شقایق شعبانی، مدیر اجرایی: سارا نادعلی، بازیگران: امید رهبر، هلیا حمیدی، امیر صیرفی، علی کیانی، حسین براتی، مهشید زبردست، بازیگر خردسال: ماهرخ معتمدی، بازیگران فرم: سارا عاکف، فائزه دربندی، نیوشا هاشم خانی، مایسا مهدیانی، طراح حرکت: آزاده شمس، طراح صحنه و دکور: لیلا شجاعی پور، طراح گریم: سمانه نظری، دستیارگریم: پیام فضل علیپور، موسیقی: ابراهیم شهبازی، طراح پوستر و گرافیک: امیر ریوندی، سروش اسدپور، نور و صدا: محمود رشیدی، مدیرصحنه: پریسا دستور، منشی صحنه: ابراهیم شهبازی، هماهنگی: محمد معتمدی، دستیار گریم: پیام فضل علیپور، عکاسان: سارا نادعلی، امیر ریوندی، مجری طرح: موسسه فرهنگی هنری ستاره باران امید.
این نمایش به مدت ۱۵ شب و تا ۱۲ مهر ماه ساعت ۱۸ در پردیس تئاتر شهرزاد روی صحنه میرود.
برچسب ها آوای ایرانیاناخبار فرهنگی هنریبرنامه تئاترپردیس تئاتر شهرزادمسعود نورزادهنمایش ستارهها خاموشاند
- قبلی نظر رئیس صدا و سیما درباره «عصر جدید»
- بعدی سه فیلم جدید روی پرده میآید / آغاز اکران عمومی «ماجرای نیمروز: رد خون» از چهارشنبه
0 دیدگاه در “یک قصه تلخ واقعی در «ستارهها خاموشاند»”