آخرین خبر

از نوازندگی برای استالین تا همکاری با کیهان کلهر و حسین علیزاده

دیروز نوازنده‌ای از جهان فانی کم شد که در آستانه صد سالگی، هر آنچه می‌توانست را برای سازش، برای کشورش و برای موسیقی‌اش انجام داده بود و حالا یک دنیا با آمدن نام ژیوان گاسپاریان تصویر مردی را در ذهنشان می‌بینند که نوای رها و اساطیری دودوکش تا ابد در حافظه زمین مانده است.

نسیم قاضی‌زاده در همشهری نوشت: شاید شما هم مثل من پیش از ژیوان گاسپاریان نام ساز دودوک را نشنیده بودید، روزگاری که موسیقی فیلم “آخرین وسوسه مسیح” شنیده شد و آن آوای جادویی بر پرده سینما نقش بست. صدایی که انگار از عمق اساطیر برآمده بود و نوای شرقی‌اش یادآور رنج‌های تنهایی مسیح بود.

بعدترها، همکاری‌اش با حسین علیزاده در آلبوم بی‌نظیر-به معنای واقعی کلمه بی‌نظیر- ” به تماشای آب‌های سپید” آنقدر شنیدنی شد که تبدیل شد به مهم‌ترین شاخصه شناسایی گاسپاریان در ایران. آلبومی که با آمدن پیرمرد سپیدموی دودوک‌نواز به تهران همراه بود، در حالی‌که در کنار استاد مسلم تار ایرانی نشسته بود و آوای رهای سازش در فضای باز کاخ نیاوران در شب‌های تابستان شنیده می‌شد. تصویری که به سختی می‌توان آن را فراموش کرد و صدایش در حافظه شنیداری علاقه‌مندان موسیقی جدی ایران حک شده است.

این تصویری است که ما ایرانی‌ها از گاسپاریان داریم، نوازنده‌ای که دیروز از دنیا رفت و تا آخرین سال‌های عمر طولانی‌اش دست از دمیدن در سازش نکشید. او صدای موسیقی ارمنستان بود و توانست در طول سال‌های فعالیت‌اش موسیقی این خطه از جهان را به بهترین و منحصر به فردترین شکل معرفی و بازسازی کند. احتمالا روزی که ژیوان جوان نوزده ساله بود و استالین یک ساعت مچی به او هدیه داد، در جنم او دیده بود که او توان معرفی آواهای یک مملکت را به جهان دارد.

 ارزش افزوده کار گاسپاریان نه تنها بر زبان انداختن مجدد موسیقی ارمنستان بود که او سازی را از زیر خاک بیرون کشید و آن را به عرصه اول جهان و هالیوود معرفی کرد که تا پیش از او به ندرت کسی آن را می‌شناخت. او نه تنها ساز اساطیری‌اش را به دنیای غرب شناساند بلکه توانست آن را به سازی محبوب تبدیل کند تا آنجا که الان بعد از گذشت ۳۰ سال از انتشار اولین نسخه‌های فیلم اسکورسیزی، نوازندگان بسیاری دودوک را به عنوان ساز اصلی‌شان انتخاب می‌کنند و آنقدر این ساز پرطرفدار شده که حتی در گروه‌های موسیقی پاپ و تلفیقی هم از آن بهره گرفته می‌شود.  این کار بزرگ، دستاورد فردی نوازنده‌ای بود که به نوازندگی‌اش اعتقاد داشت، برایش جان می‌گذاشت و در کنسرت‌هایش با تمام انرژی‌ای که در خود سراغ داشت به دیدار تماشاگر می‌رفت.

او سن و سال نمی‌شناخت و نگاه مهربانانه‌ و اصیلش به موسیقی، دوام او را به ارمغان آورد. او را می‌توان سفیر موسیقی ارمنی در سال‌های گذشته دانست آنچنان که کیهان کلهر و حسین علیزاده برای موسیقی ایرانی چنین بوده و هستند، آهنگسازان و نوازندگانی که جور تاریخ موسیقی را کشیده‌اند، بارها و بارها بر صحنه‌های موسیقی بین‌المللی درخشیده و تلاش‌‌های فردی‌شان برای معرفی و پیشبرد سازها و موسیقی ایران موثر واقع شده است. دیروز نوازنده‌ای از جهان فانی کم شد که در آستانه صد سالگی، هر آنچه می‌توانست را برای سازش، برای کشورش و برای موسیقی‌اش انجام داده بود و حالا یک دنیا با آمدن نام ژیوان گاسپاریان تصویر مردی را در ذهنشان می‌بینند که نوای رها و اساطیری دودوکش تا ابد در حافظه زمین مانده است.

ممکن است به این موارد نیز علاقه مند باشید:

0 دیدگاه در “از نوازندگی برای استالین تا همکاری با کیهان کلهر و حسین علیزاده”

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

ویدئو

مشترک خبرنامه شوید

برای دریافت آخرین مطالب سایت در ایمیل خود عضو خبرنامه شوید