آوای ایرانیان: محسن چاوشی و سینا سرلک که چند سالی با همکاری های مشترک خود، آثار خاطره انگیزی چون “کجایی” و … را برای مخاطبان خود ساختند، بنا بر شواهد به پایان فصل درخشان همکاری خود رسیدند.

به گزارش آوای ایرانیان، بدون شک سینا سرلک و محسن چاوشی طی چند سال همکاری مشترک با یکدیگر، ضمن تلفیق هوشمندانه موسیقی پاپ و موسیقی اصیل ایرانی توانستند آثار ماندگاری را در موسیقی ایران از خود به جای بگذارند و اگر فلش بک بزنیم به گذشته، نخستین خبر همکاری محسن چاوشی و سینا سرلک قبل از سریال شهرزاد و از اردیبهشت ماه سال ۹۴ از طریق صفحه شخصی سینا سرلک اطلاع رسانی شد، سرلک آن زمان در خصوص آغاز فصل همکاری خود با چاوشی نوشت: “طوفان سختی تو راهه؟!” انگار این وعده سرلک پس از ۲ سال و اندی به طرز دیگری در حال رخ دادن است.

  به هر حال تاکنون این دو خواننده توانستند آثار شاخصی را در کنار هم بسازند که محبوبترین آثار مربوط به قطعات فصل نخست سریال شهرزاد بوده است.

در این مدت ۲ سال و نیم، سینا سرلک و محسن چاوشی که با انتشار عکسهای مشترکشان در فضای مجازی، رابطه بسیار دوستانه و صمیمی  خود را به رخ مخاطبان می کشاندند؛ از سوی خیلی ها با عنوان “موفق ترین همکاری دو خواننده از دو ژانر متفاوت موسیقی ایران” شناخته شده بودند، تا اینکه با آغاز فصل دوم سریال شهرزاد، علاقه مندان به این دو هنرمند منتظر بودند تا همچون فصل نخست شاهد تولید آثار درخشان و مشترکی از این هنرمند باشند و با آغاز پخش فصل دوم، تیتراژ انتهایی مجموعه با عنوان “ای دریغا” با صدای این دو هنرمند منتشر شد و برای خیلی ها نوید تکرار روزهای درخشان همکاری این دو هنرمند را همانند فصل نخست را میداد، تا اینکه در قسمت نهم فصل دوم “شهرزاد” علاوه بر انتشار قطعه “تنها امید زندگی” فقط با صدای سینا سرلک و حذف اسم “محسن چاوشی” از کاور قسمت نهم ،شایعه حذف چاوشی از شهرزاد دهان به دهان چرخید تا اینکه امامی، تهیه کننده “شهرزاد” در مصاحبه ای سراسر تناقض، تلویحا این مسئله را تکذیب کرد و شرایط را عادی جلوه داد اما محسن چاوشی پس از این اتفاق بدون اشاره به این اتفاق در پستی معنادار در اینستاگرامش نوشت:

“ما با توایم و با تو نه‌ایم اینت بلعجب
در حلقه‌ایم با تو و چون حلقه بر دریم

از دشمنان برند شکایت به دوستان
چون دوست دشمنست شکایت کجا بریم”

اما این پایان کار نبود و متاسفانه شاهد آن بودیم که برخی ها با عنوان طرفدار چاوشی در فضای مجازی نسبت به سینا سرلک توهین هایی را رقم زدند تا اینکه سینا سرلک نیز در واکنش به این حواشی نوشت:

“هیچ اختلافی بین من و هیچ هنرمندی نبوده و نیست. مشکل از افرادی است که از روی بی اطلاعی و بی منطقی شایعاتی را درست می کنند. موزیک «تنها امید زندگی» مربوط به ۲ سال پیش است که خود جناب امامی تهیه کننده سریال «شهرزاد» از من این کار و موزیک «برخیزم» را خریدند و هر کدام در زمان خودشان منتشر شد. طبق نظر جناب استاد فتحی، و هیچ دخالتی از سمت من در کار نبوده و نیست.
سینا سرلک افزود: ⁣اگر هم جایی اعتراض کردم دفاع از حقوق مادی و معنوی بوده که حتی همان هم از طرف بعضی افراد رعایت نشد. اما کارهایی از طرف دوستان هنرمند و همکار من انجام شد که سکوت کردم و هرگز آنها را عمومی نکردم. ولی اگر فضای منفی که توسط همین به ظاهر دوستان پیش آمده، ادامه پیدا کند، حرف هایی خواهم زد که آن وقت متوجه می شوند که اشکال اصلی کار از کجا و از چه کسانی است.
من همیشه از حاشیه به دور هستم چون اعتقاد دارم وقتی فردی توانایی و ظرفیت دارد، در نهایت کار و توانایی او دیده می شود. پس نیازی به حاشیه سازی ندارم. اما اگر ببینم افرادی حرمتها را حفظ نمی کنند، آن وقت من هم سکوتم را می شکنم و آن وقت همه متوجه خواهند شد که ماجرای اصلی از چه قرار است.”

اما باز هم این موارد پایان ماجرا نبود و انگار روزگار سرنوشت تلخی را برای جدایی دو هنرمند و همکار موفق موسیقی ایران رقم زده بود، با انتشار قسمت ۱۱ سریال شهرزاد، نه تنها به یکباره شاهد پخش قطعه جدید “کاش ندیده بودمت” محسن چاوشی بودیم بلکه شاهد حذف اسم سینا سرلک از کاور و تیتراژ بودیم ، مسئله ای که بدون هیچ توضییح بیانگر آن است که چه کسانی در مجموعه شهرزاد با یکدیگر اختلاف پیدا کرده بودند.

سینا سرلک نیز در واکنش به این اتفاقات عجیب در یادداشتی بدون اسم بردن از محسن چاوشی و امامی(تهیه کننده شهرزاد) نوشت:

“پخش صدای من در قسمت ۹ شهرزاد، به قدری باعث ناراحتی برای عده ای شد که در قسمت یازدهم صدای من و نام من را از این سریال حذف شد

ممنون از دعوت جناب فتحی(کارگردان) که بنده را به فصل دوم شهرزاد دغوت کردند و از آن عده که مرا از این سریال حذف کردند ممنونم”

حال همانطور که سینا سرلک چند وقت پیش خبر نخستین همکاری خود را محسن چاوشی را رسانه ای کرد شاید این پست اخیر سرلک، پایان قصه “شهرازد، چاوش و سرلک” باشد، اما باید منتظر ماند شاید این قصه همچنان ادامه داشته باشد؟!

فرزانه غلامی تبار