آخرین خبر

مرگ موسیقی نواحی

عباس اسماعیل گل: ظهرجمعه ۱۴ آبان انفجاری در طبقه دوم منزلی مسکونی در شهرک ولایت یاسوج رخ می‌دهد. ‌ نخستین تیم امدادی در محل حاضر می‌شود. شکستگی در و پنجره‌ها معلوم می‌کند که انفجار ناشی از انتشار گاز در این خانه بوده و پس آن آتش‌سوزی رخ داده است. خبر می‌دهند که صاحبخانه در میان انفجار و آتش گیر افتاده است. حریق مهار و صاحبخانه که دچار سوختگی شدیدی شده به مرکز درمانی منتقل می‌شود. او مردی ۴۰ ساله است که به شدت مصدوم و دچار سوختگی شده است. نام آن مرد «سجاد رزمجو» خواننده معروفِ موسیقی محلیِ کهگیلویه و بویراحمد است. بلافاصله او را به بیمارستان شهید بهشتی یاسوج منتقل می‌کنند. اما شدت سوختگی زیاد است و به همین دلیل او باید به بیمارستان سوختگی امیر المومنین شیراز اعزام می‌شد. تلاش کادر درمان بیماستان سوختگی امیرالامومنین شیراز هم نتیجه نداد تا این خواننده با ۸۰ درصد سوختگی، سرانجام در شامگاه دوشنبه ۲۴ مرداد و پس از ۱۱ روز جدال برای زندگی، سرانجام تسلیم مرگ شود و در نهایت سجاد رزمجو خواننده معروف کهگیلویه و بویراحمد چهارشنبه ۲۶ آبان در یاسوج به خاک سپرده شد و در مراسم خاکسپاریِ این خواننده‌ی محبوب، جمع زیادی از مردمان کهگیلویه و بویراحمد، مردمان استان فارس، چهارمحال و بختیاری و خوزستان حضور داشتند. حضوری که منجر به برگزاریِ مراسمی با شکوه در زادگاهِ سجاد رزمجو در روستای سروک شد و فیلم های مراسم باشکوه تشییع رزمجو به شدت در فضای مجازی مورد توجه قرار گرفت و بسیاری از مردم برای نخستین بار اسم این خواننده موسیقی لر را شنیدند و برخی دیگر ار کاربران که نگاه عمیق تری به مسائل مطرح شده در فضای مجازی دارند این پرسش به ذهنشان خطور کرد که چرا هیچگاه از ظرفیت بالای موسیقی نواحی و اقوام از سوی صداوسیما استفاده نمیشود . اما درباره مرحوم رزمجو باید گفت، رزمجو خواننده ای محلی بود و از دهه ۷۰ تاکنون فعالیت جدی در عرصه موسیقی داشت و در استان‌های زاگرس نشین به خصوص استان کهگیلویه و بویراحمد از محبوبیت زیادی برخوردار بود وی در خوانندگی شیوه خاص خود را داشت و در اجرای شروه خوانی و آوازهای محلی، تسلط و تبحر بسیاری داشت. رزمجو از سال ۱۳۷۱ خوانندگی را آغاز کرد و در مراسم‌های شادی و عزای مردم برایشان می‌خواند. از جمله آثار معروفِ سجاد رزمجو می‌توان به آهنگ لری برگ ریواس با سنتور و کمانچه و آهنگ هی بو کو یارم، آهنگ بی کس، آهنگ ایلل و باره، آهنگ شروه سجاد رزمجویی و آهنگ دستمال بازی اشاره کرد. اما شاید یکی از متفاوت ترین آثاری که که رزمجو تولید کرده است مربوط به اثری است که در فراغ شهید سلیمانی خوانده بود، اثر متفاوتی که هیچگاه از رسانه ملی پخش نشد اما در فضای مجازی به شدت مورد توجه مخاطبان موسیقی نواحی قرار گرفت. همانطور که گفته شد، مهجور ماندن موسیقی نواحی طی سالیان گذشته را باید در دو مسئله مختلف مورد بررسی قرار داد، یکی مربوط به مدیریت ناکوک موسیقی کشور در نهادهای موسیقایی است که از بیت‌المال ارتزاق می‌کنند و به بهانه «تعالی موسیقی کشور» بودجه‌های کلان میلیاردی را برای هزینه کردن در حوزه موسیقی دریافت می‌کنند که به نظر می‌رسد مهم‌‌ترین مشکل موسیقی کشور در وهله اول همین آشفتگی، عدم ساماندهی و شفاف نبودن هزینه‌کرد بودجه‌های نهادهای مختلف موسیقی در کشور است که مشخص نیست این مراکز چه برنامه هایی برای موسیقی نواحی به عنوان ریشه دارترین و اصیل ترین هنر این مرز و بوم دارند، مسئله دوم مربوط به صداوسیما است که طی سالیان اخیر هیچگاه نتوانسته است در ذائقه سازی مخاطبان نقش مهمی ایفا کند و سالیان طولانی است که هنرمندان موسیقی اقوام و نواحی جایگاهی در صداوسیما ندارند و این رسانه جولانگاه موسیقی پاپ آن هم از نوع سخیف شده است و انواع و اقسام برنامه های مناسبتی تلویزیون پر شده است از حضور خواننده های پاپ پلی بک خوان که با دریافت مبالغ نجومی حاضر به حضور در رسانه ملی میشوند. از سوی دیگر قطعا اساتید پیشکسوت موسیقی نواحی در سراسر کشور از شرایط مالی مناسبی برخوردار نیستند اما این قشر صرفا به دنبال تکریم و احترام از سوی مسؤولان فرهنگی هستند و بدون‌شک مستمری ماهی ۱۰۰ هزار تومان در شرایط فعلی جامعه برای اساتید هنر کشور نوعی تحقیر محسوب می‌شود. دوم آنکه در بودجه مصوب موسیقی در سال‌های اخیر، چندین میلیارد تومان به حمایت از پیشکسوتان موسیقی اختصاص یافته است که در کنار این ردیف بودجه، نهادهای فرهنگی دولتی، حاکمیتی و نیمه‌دولتی فرهنگی چون صندوق حمایت از پیشکسوتان هنر، بنیاد رودکی، انجمن موسیقی ایران، مرکز موسیقی حوزه هنری، صداوسیما، مرکز موسیقی شهرداری‌ها، خانه موسیقی و… هستند که با دریافت بودجه‌هایی موظف به حمایت از موسیقی اصیل و بومی این مرز و بوم هستند که اگر چرتکه‌ای به جمع این مبالغ ‌زده شود، به بودجه‌ای فوق تصور برای حمایت از موسیقی اصیل و بومی می‌رسیم، بودجه‌هایی که به اسم تعالی موسیقی فاخر اصیل و بومی دریافت می‌شود اما هیچگاه از سوی هیچ سازمان و نهاد فرهنگی و هنری درباره نحوه هزینه‌کردشان شفاف‌سازی نشده است. نکته دیگر آنکه منظور از حمایت از بزرگان و اساتید موسیقی اصیل و نواحی این مرز و بوم صرفا کمک مالی به این قشر نیست، بلکه باید بخش قابل توجهی از بودجه‌هایی که به اسم حمایت از موسیقی اصیل و فاخر در اختیار نهادها و مراکز گذاشته می‌شود هزینه ضبط، نگهداری و توزیع آثار این میراث‌داران هنر بااصالت ایرانی شود که در کنار این موارد، در ضبط آلبوم‌ها و اجراهای این اساتید نقش‌آفرینی کنند، اتفاقی که طی سال‌های اخیر خیلی کمرنگ بوده است.
همچنین یکی از معضلاتی که موسیقی نواحی در کشور طی سالیان اخیر با آن دست و پنجه نرم می‌کند، خطر از بین رفتن تاریخ شفاهی بزرگان و پیشکسوتان موسیقی نواحی مناطق مختلف کشور است که بدون شک یکی از مهم‌ترین راه‌های نجات موسیقی نواحی از این خطر بزرگ، شناساندن موسیقی نواحی هر منطقه به نسل جوان آن منطقه است تا نسل جوان با دریافت انگیزه‌هایی مبنی بر حفظ فرهنگ و هنر بومی منطقه خود، به طور خودجوش نسبت به حفظ و اشاعه آن اقدام کند. در چنین شرایطی برپایی جشنواره ملی موسیقی نواحی برای جوانان آن منطقه و استان این انگیزه‌ را به اوج می‌رساند که تمام توان خود را صرف معرفی موسیقی نواحی زادگاه خود کنند. اما در پایان باید گفت مسلما تبیین نقشه راه برای رسیدن به همه این اهداف متعالی که در این گزارش به آن اشاره شد، نیازمند حضور کارشناسان است که هم درک درستی از فضای حقیقی موسیقی کشور داشته باشند و هم از تجربه سال‌ها فعالیت و همنشینی با اهالی موسیقی برخوردار باشند تا به بهترین شکل ممکن فضای مدیریت موسیقی کشور را ریل‌گذاری کنند.

منبع: وطن

ممکن است به این موارد نیز علاقه مند باشید:

0 دیدگاه در “مرگ موسیقی نواحی”

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

ویدئو

مشترک خبرنامه شوید

برای دریافت آخرین مطالب سایت در ایمیل خود عضو خبرنامه شوید