آخرین خبر

خواننده مشکی پوش خواند تا دیده شود

برنامه نام آشنای هزار صدا با مدیریت آرش نصیری، گفتگویی را با رضا صادقی، خواننده موسیقی پاپ کشورمان تدارک دیده و بصورت زنده پخش کرد.

به گزارش آوای ایرانیان یکی از جریان های موسیقایی خانگی که چند وقتی ست به صورت زنده از طریق پلتفرم اینستاگرام با کاربران دنیای مجازی به اشتراک گذاشته می شود، برنامه هزار صدا است که با هنرمندان مختلف عرصه موسیقی، آواز، ترانه سرایان موسیقی و… به گفتگو نشسته و بازتاب خوبی در میان مخاطبان داشته است. یکی از این مصاحبه ها با حضور آقای مشکی پوش موسیقی پاپ، رضا صادقی بوده که در تاریخ ۲۵ فروردینِ جاری از صفحه رسمی اینستاگرام هزارصدا رقم خورد. بخش هایی از صحبت های صادقی را از این مصاحبه در ادامه می خوانید:

– من طلبکار خدا نیستم. هیچوقت از خدا نخواستم مثلا مشکل حرکتی من را حل کند. از خدا نخواستم بخاطر حال خوب من حال کسی را بگیرد. کرونا ثابت کرد اگر ارادتی به خدا، ائمه یا بزرگی داری به خاطر حاجت و شفا نداشته باش. بخواه کمکت کند تا در این روزها بتوانی بجنگی.

– رو به دریا می ایستادم تا دریا نوازشم کند. دریا برایم پدری میکرد. میدانستم چی میخواهم. آن زمان هیچ کس مرا نمیشناخت. می دانستم کسی میشوم که الان هستم. چون روبروی دریا وقتی حجمی از زیبایی تو را بپذیرد مردم هم تو را میپذیرند. کنار دریا شعرهای هایده را بیشتر میخواندم.

– الگو من استیون واندر بوده. من از اول نمیدانستم او نابینا است بعدا که فهمیدم انگیزه شد برایم. هنوز هم یکی از آرزوهایم این است که در کنسرت استیون واندر باشم.

– من نخواندم تا خواننده بشوم.خواندم تا شنیده بشوم. اگر بخواهی خواننده بشوی به کاراکترهایی نیاز داری که من نداشتم.اما شنیده شدن فکر میخواهد که من داشتم.

– هفتاد درصد موفقیت من بخاطر لودگی و گستاخیم است.منظورم لودگی نیست.

– سال ۷۵ در کلوپ دلفین ساز میزدم.آن زمان بلیط ۲۰ تومان بود و من در هفته ۲ بار اجرا داشتم.پنج شنبه و جمعه که از ظهر تا نیمه شب ساز میزدم.پنجشنبه ها ۵۰ نفر و جمعه ها بالای ۱۰۰ نفر آدم می آمد.۱۰۰ تا ۲۰ تومن چقدر می شود؟ به من بعداز دوهفته ۲۰۰۰ تومان میدادند!

– دو سال بابت داستان عشق و عاشقی به هم ریختم. مثل فیلم هندی ها تارک دنیا شدم.قرص خواب می خوردم. آن موقع مثل الان نبود. به دختری میگفتی سلام باید ازدواج میکردی! سازهایم را فروختم. رفیقی داشتم به اسم علی که برایم یک ساز قسطی خرید. آن زمان ۲/۵ میلیون پول ساز بود. برنداشتم.گفتم هیچ پولی ندارم. ساز را فرستاد خانه!

– وقتی آقای برزگر زنگ زد تا برای ساز زدن به هتل هما بروم بهم برخورد! گفتم وقتی مردم دارند گوشت تکه می کنند من بخوانم؟

– قبل آلبوم اولم که سال ۸۵ بود، ۱۱ تا آلبوم زیر زمینی کار کرده بودم.وقتی به تهران آمدم خیلی ها مشکی رنگ عشقه را با اسم مهرشاد میشناختند.

– الان نگرش نسبت به خواننده ها متفاوت شده است. یا باید اجرای خاصی داشته باشی یا کاراکترهایی مثل موی رنگ شده، سیکس پک، قد و بالا یا لباس طراحی شده داشته باشی. مثلا مردم من را با این لباس مشکی تکراری، این ریش های تکراری، درحالی که روی سن روی صندلی مینشینم نمیپذیرند.

– هتل هما بهترین جایی بود که من بتوانم بفهمم کارم را با کدام ملودی و کلام به گوش مردم برسانم. آن زمان به سختی کاری را روی CD زدیم و هرکسی که به هتل می آمد به آنها میدادیم تا به شهر خودشان ببرند. چون آنموقع فضای مجازی نبود و تلویزیون هم کارهای مرا پخش نمیکرد.

– یکی از روزهایی که در کلوپ دلفین میخواندم آقای امین تارخ آمدند روی سن. جمله ای به من گفتند که هیچوقت فراموش نمیکنم. گفتند تو ستاره هستی. برای بشقاب و قاشق نخوان. در بهترین حالت انعام بگیر میشوی. این ستاره را حرام نکن. بعد فکر کردم چه لزومی داشت روی سن بیاید و این حرف را بزند. این علامتی از طرف خدا بود برای من که بچه میناب اهل روستای کریان بزرگ شده بندرعباس بودم. نشانه ای بود تا تکان بخورم.

– یکشب در کلوپ دلفین ۱۰ نفر در سالن بودند. من که شروع به خواندن کردم ۶ نفر رفتند. ۴ نفر که مانده بودند وقتی دو تا آهنگ خواندم فهمیدم سفارش غذا داده بودند گفتند چند دقیقه نخوان ما غذایمان را بخوریم برویم!

برچسب ها

ممکن است به این موارد نیز علاقه مند باشید:

0 دیدگاه در “خواننده مشکی پوش خواند تا دیده شود”

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

ویدئو

مشترک خبرنامه شوید

برای دریافت آخرین مطالب سایت در ایمیل خود عضو خبرنامه شوید