چرا مناجات بزرگان موسیقی را از رادیو نمیشنویم؟
آوای ایرانیان: یک منتقد رسانه و کارشناس فرهنگی – با نگارش مطلبی در نقد ویژهبرنامه سحر رادیو ایران، در بخشی از این مطلب بر لزوم پخش دعاهای ماه مبارک رمضان به زبان فارسی تاکید کرد.
دباغ در ابتدای این مطلب که به صورت اختصاصی در اختیار سرویس رسانه ایسنا قرار گرفته، آورده است:
«”قرارِ بیقراران” اسم زیبایی است که چند سالی است زینتبخش برنامه سحرهای ماه رمضان رادیو ایران است. برنامهای که تلاش دارد اوقات معنوی سحر را با مطالب متنوع در کنار روزهداران به اذان صبح پیوند زند.
برنامههای سحرهای ماه رمضان را میتوان نقطه عطف برنامههای رادیو در این ماه مبارک دانست؛ چراکه هنوز که هنوز است بسیاری از مخاطبان ترجیح میدهند این لحظات را با رادیو سپری کنند. به جز افرادی مثل من که به صورت نوستالژیک رادیو را برای شنیدن دعا و مناجات و سخنرانیهای ماه رمضان بر بقیه رسانهها ترجیح میدهیم، بسیاری از مخاطبان بدون آنکه متوجه باشند تحت تأثیر ماهیت رسانهها، رادیو را برای شنیدن در سحرها برمیگزینند. برخلاف هنگام افطار و بعد از آن که تلویزیون از نظر ماهیت رسانهایاش سازگاری بیشتری با تلویزیون دارد. از این رو میتوان برنامههای سحر ماه مبارک رمضان را گل سرسبد برنامه های رادیویی دانست و از قدیم نیز دستاندرکاران رادیو اعم از برنامه سازان و مدیران اهتمام ویژهای برای تهیه و تدارک برنامههای سحرگاهی شبکههای رادیویی داشته و دارند. به همه این عزیزان در این ماه عزیز دست مریزاد میگوییم و برایشان آرزوی موفقیت میکنیم.»
این منتقد رسانه از منظر یک برنامهساز آشنا به مسائل رادیو و دیدگاههای مخاطبان در ادامه مطلب خود ذکر چند نکته درباره برنامه «قرارِ بیقراران» را ضروری دانسته و نوشته است:
«۱- برنامه امسال قراربی قراران در هفت شبی که پشت سر گذاشتیم از بیثباتی در اجرا رنج میبرد. شبهای اول و دوم علاوه بر گوینده برنامه جناب آقای محمد محمدی نصرآبادی به عنوان کارشناس مذهبی در برنامه حضور داشتند اما در شبهای بعد این نقش تغییر کرد یک شب گوینده برنامه عوض شد شب دیگر گویندگان حذف شدند و خود آقای نصرآبادی نقش مجری را ایفا کرد. این نشان میدهد که برنامهریزیهای قبلی در این باره به خوبی صورت نپذیرفته است و اکیپ اجرایی از قبل درست چیده نشدهاند؛ چرا که تغییر گویندگان برنامه سحر به جز موارد استثنائی کاری حرفهای نیست. به هر حال ظرفیتهای گویندگان از قبل مشخص است و اکیپ سازنده برنامه باید هفتهها قبل تصمیم قطعی خود را برای تعیین گوینده برنامه گرفته باشند نه اینکه دو شب بعد از اجرا تصمیم به کنار گذاشتن گوینده گرفته شود.
۲- چنین وضعیتی در مورد کارشناس برنامه نیز صادق است. برنامه در یک هفته گذشته ثبات لازم را از بعد کارشناسی نداشته است. گاهی یک مجری کنار گوینده به عنوان کارشناس ظاهر شده است و گاهی همین کارشناس نقش مجری را بازی کرده است. بهتر است از همان ابتدا تکلیف جناب آقای نصرآبادی در برنامه مشخص شود. اگر ایشان کارشناس برنامه هستند بسیار خوب گوینده کار خویش را انجام دهد و کارشناس هم کار خود اما اگر ایشان مجری هستند، نشستن مجری در کنار گوینده یک اشتباه حرفهای است. ظاهرا این موضوع از شب هفتم درک شده و از آقای نصرآبادی به عنوان مجری در کنار کارشناس مذهبی جناب آقای دکتر افتخاری استفاده شده است. و این تازه همان ترکیبی است که سال گذشته نیز در همین برنامه تجربه شده است و نسبت به تجربه شبهای اول این برنامه در سال جاری موفقتر بوده است. لذا در شب هفتم و هشتم برنامه با حذف گوینده و با ترکیبی شامل مجریگری آقای نصرآبادی و کارشناسی حجتالاسلام دکتر افتخاری به طور زنده پخش شده است.
این نقص بزرگی برای رادیو ایران به عنوان صدای ملی است که چیدمان برنامه مهم سحرگاهی آن، در یک هفته دائما تغییر کند و بعد از آن به چیدمانی بازگردد که سالهای قبل تجربه شده است. به عبارت بهتر اگر چیدمان سالهای قبل مناسب بود، چرا امسال با همان چیدمان برنامه را شروع نکرده و اگر مناسب نبوده، چرا بعداز یک هفته به همان چیدمان بازگشته است؟
این دو مورد درحوزه طرح و برنامه و تولید باید مورد توجه و دقت نظر قرار گیرد.
۳- نکته بعد نوع تعامل مجری با کارشناس برنامه است که نوعی مرید و مرادی را تداعی میکند؛ البته شدت ارادت آقای نصرآبادی نسبت به جناب آقای دکتر افتخاری و تواضع این استاد حوزه و دانشگاه ستودنی است اما این رابطه شخصی نباید کلیت برنامه را تحتالشعاع خود قراردهد چراکه این برنامه مخاطبان میلیونی داشته و باید تمام ملاحظات برای یک ارتباط عمومی در رسانه ملی لحاظ شود؛ البته مشابه این نوع از مراوده، در اجراهای برخی دیگر از مجریان برنامههای مذهبی تلویزیون با کارشناسان مورد توجهشان نیز مشاهده می شود که آن هم از منظر مخاطب شناسی قابل نقد است.
۴- شلوغی برنامه در برخی از دقایق آنقدر زیاد است که مخاطب را با تشویش مواجه می سازد به خصوص در لحظات نزدیک به اذان. دقایق مانده به اذان دقایق آرامش بخش است اما آیتمهای تقطیع شده و کوتاه در پنج دقیقه منتهی به اذان به خصوص کارهای افکتیوی که در قالب جینگل یا نظایر آن در این لحظات پخش می شود نوعی بی قراری استرس زا را برای مخاطب به ارمغان می آورد. به خصوص آنکه در این قطعات الله اکبر اذان هم پخش میشود. تهیهکننده محترم برنامه باید در نظر داشته باشد که شعار الله اکبر نباید قبل از موعد اذان پخش شود و استفاده از این فراز از اذان قبل از رسیدن وقت شرعی باعث اعوجاج ذهنی مخاطب میشود. متاسفانه استفاده از فرازهایی از اذان در برنامههای قبل از اذان مدتهاست در برنامههای مختلف رادیویی و تلویزیونی شایع شده است که قابل توجیه نیست.
۵- آخرین نکته ای که لازم است یادآوری کنم، عربیسازی مناجاتهاست که البته مهمترین نکته این نوشته است.
به جز دعای سحر که قبل از اذان صبح پخش میشود و تعقیبات مشترکه ماه رمضان که بعد از فریضه نماز باید پخش شود و به دلیل آنکه این دعاها از اساس به زبان عربی است مانند دعای یاعلی یاعظیم دلیل منطقی دیگری برای استفاده از اشعار و مناجاتها به زبان عربی در قالب تواشیح، ابتهال با نظایر آن در رادیو ایران به عنوان صدای ملی وجود ندارد.
زبان فارسی به عنوان زبان دوم جهان اسلام شناخته میشود و رادیو ایران باید به عنوان صدای ملی مروج این زبان شیرین باشد. همه میدانیم که ظرفیتهای اشعار فارسی در مناجاتنامههای شاعران پارسیگوی آن قدر زیاد است که به راحتی در شمارش درنمیآید در این صورت چه لزومی دارد این رادیو که مخاطبانش اقشار مختلف مردم کشورمان هستند به جای شنیدن مناجاتهای فارسی مناجاتها یا مدایحی به زبان عربی بشنوند که بسیاری از آنها هیچ ارتباط معنا شناسانهای با متن آن برقرار نمی کنند.
نگارنده خود دارای مدرک لیسانس زبان و ادبیات عرب بوده و در نوجوانی هم در گروههای تواشیح فعالیت داشته اما اقرار میکند که معنای بسیاری از این اشعار عربی را که دربرنامه سحرگاهی این شبکه وشبکه های دیگر پخش می شود را نمی داند. شاید مخاطبان رادیو قرآن ورادیو معارف به دلیل انس فراوان با زبان قرآن ومتون عربی حوزه های علمیه لدت بیشتری از این مناجاتها، تواشیح وابتهالها ببرند اما یک ایرانی مسلمان با شنیدن اشعار ومناجات فارسی الفت بیشتری دارد.
سالهایی که افتخار تهیهکنندگی برنامههای ماه مبارک رمضان رادیو را داشتهام با کوهی از نوارهای ریل و اخیرا سی دی های مناجاتهای فارسی خوانندگان و مدیحهسرایان هموطنم آشنا شدم که شنیدن تکتک آنها ماهها زمان لازم داشت و دارد. از مناجاتهای به یاد ماندنی مرحومان ذبیحی و صالحی گرفته تا سلیم مؤذنزاده و قاسم رفعتی و محمد علی کریمخانی، از استاد شجریان نمیگویم اما چرا مناجاتهای استادزنده یاد رضوی سروستانی و یا قطعات آوازی استاد شهرام ناظری را نمیشنویم. مداحان اهل بیت (ع) هم که فقط به مداحان مشهور تهران خلاصه می شوند اما همینها نیز همچون حاج منصور ارضی و مهدی سماواتی هم سهم کمتری نسبت به مدایح عربی و تواشیح دارند.
فقدان استراتژی در استفاده و رواج زبان فارسی در برنامههای رادیو کاملا مشهود است و از این ظرفیت بزرگ در فضاسازی روحانی و معنوی کمتر استفاده می شود.
اکنون تا پایان ماه مبارک رمضان بیشتر از ۲۰ شب زمان باقی است و این امید که برنامههای بهتری را در ماه رمضان از رادیو بشنویم به خصوص در سحرهای پیش رو.»
انتهای پیام
برچسب ها بزرگان موسیقیرادیومناجات
0 دیدگاه در “چرا مناجات بزرگان موسیقی را از رادیو نمیشنویم؟”