آخرین خبر

وقتی یک مادر شهید هنرمند بجای مسئولین از حسین علیزاده تقدیر کرد

 مادر شهید حمیدرضا نظام هنرمند عرصه موسیقی طی نامه ای از استاد حسین علیزاده تقدیر کرد.

به گزارش آوای ایرانیان، فاطمه ببریان مادر شهید حمیدرضا نظام از شهدای عرصه موسیقی کشور با انتشار نامه ای خطاب به حسین علیزاده از وی به جهت نپذیرفتن نشان شوالیه کشور فرانسه تقدیر کرد، تقدیری که باید دو سال پبش از سوی مسئولین فرهنگی کشور صورت میگرفت، متن این نامه بدین شرح است:

هنرمند فرهیخته و چهره نام آشنای موسیقی ایران اسلامی

جناب استاد حسین علیزاده؛

انسان در مسیر زندگی، با آزمون های متعددی مواجه می گردد که نحوه نگرش و نوع تصمیم و انتخاب او در قبال گزینه های مورد نظر، نقش معنا دار و تعیین کننده ای را در ذلت یا عزت و یا سقوط و نیک فرجامی آدمی ایفا می نماید.

با مروری در دفتر ایام، قلمرو نگاهم به آزمون پر افتخاری معطوف گشت که جنابعالی هوشمند، آگاهانه، با گزینش احسن و ترجیح فرهنگ و هویت ایرانی و اسلامی و احساسات پاک و مانای ایرانیان هنردوست بر نشان شوالیه بیگانگان تاج عزت و کرامت را بر سر نهادید و به اسوه ای برای هنرمندان این مرز پر گوهر مبدل گشتید. چه با شکوه بود طنین و پژواک «نه» مقدستان به هدیه غیر خودی و چه تماشایی و دلنشین بود گلبرگ کلامتان که «… امیدوارم روزگاری به جایی برسیم که نشان هنری کشور خودمان را برگرفته از نام بزرگانی چون عطار و فردوسی و حافظ به بزرگان هنر سراسر جهان بدهیم و آنان به داشتن این نشان افتخار کنند.»

این ایثار عزت بخش و گزینش و انتخاب عزت آفرین، مرا بر آن داشت تا به عنوان مادر یک شهید، آن هم شهیدی نقش آفرین در عرصه موسیقی و هنر انقلاب اسلامی، به بازخوانی آن رخداد عبرت آموز مبادرت ورزم و بدین وسیله و با هدیه ای از میراث به جای مانده از شهید عزیزم مراتب تقدیر و تحسین خویش را به جنابعالی ابلاغ نمایم.

امید که در پرتو الطاف آفریدگار هستی، همواره عزیز و سربلند باشید.

فاطمه ببریان

 مادر شهید هنرمند حمیدرضا نظام

شهید والا مقام حمید رضا نظام شهید شاخص سال بسیج هرمندان است که در عرصه موسیقی فعالیت داشته و در جبهه های حق علیه باطل در عملیات نصر به فیض شهادت نائل آمد.

در ادامه مروری خواهیم داشت به زندگانی نورانی این شهید بزرگوار:

فرزند دلیر اسلام، حمید رضا نظام در سال ۱۳۳۹ در تهران دیده به جهان گشود. وی از همان اوان کودکی با حضور در جلسات مذهبی، میل و علاقه شدید خود را نسبت به آشنایی با اصول عقاید اسلام ابراز می نمود. در دوران نوجوانی با مطالعات نسبتاً گسترده در باب مسائل علمی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و هنری، ذهنی پر بار یافت. در دوران انقلاب با پخش اعلامیه های امام امّت و شرکت در تظاهرات حضوری پیوسته در صحنه داشت که نهایتاً منجر به مجروح شدن وی از ناحیه دستش گردید.

پس از پیروزی انقلاب با عضویت در گروه مقاومت مسجد جامع فاطمیه، رسالت حفاظت از دستاورد های انقلاب اسلامی را به دوش گرفت.

شهید نظام فارغ التحصیل هنرستان عالی موسیقی بود و به همین جهت در روز های آغازین انقلاب بدون ترس و واهمه از برچسب ها و انگ های جاهلان و بدون توجه به چنگ و دندان نمائیدن آنها جزو اولین کسانی بود که جرأت فعالیت هنری را جهت تبلیغ شریعت و احیای دین مبین اسلام از طریق به کارگیری کلیه فنون هنری به خویش داد. در این مسیر پس از ورود به جهاد سازندگی سرپرستی گروه کر جهاد در تئاتر شهر را به عهده گرفت.

از آثار مهم و جاودانی شهید حمید رضا نظام به طور خلاصه موارد زیر را می توان نام برد:

نویسندگی و کارگردانی دو تئاتر به نام های “یک ساعت از زندگی صدام” و “شهادت”، تحقیق، نگارش متون و روایت فیلم های واحد جنگ، سپاه و مجلس،گویندگی فیلم های جنگی، داستانی و مستند، کارگردانی دو برنامه حساس و مهم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ایران در جنگ، اعزام بیش از ۳۰ بار به جبهه به عنوان خبرنگار جهت تهیه گزارش تلویزیونی در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، ساخت و تنظیم موزیک متن چند فیلم و تئاتر و هم چنین موزیک تیتراژ برنامه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ساخت سرود (شعر، آهنگ، تنظیم) از جمله سرود های “اتحاد”، مادر من کو تفنگم”، “بسیج”، “مسجد”، “هجرت” و سرود پر خاطره و به یاد ماندنی “روح منی خمینی” که توسط خود شهید خوانده شد، ارائه دو طرح مهم “پژوهشکده جهانی هنر” و “دائره المعارف اسلامی هنر”، مسئولیت واحد هنری امور تربیتی منطقه ۷، طراحی و اجرای چندین نمایشگاه سپاه به مناسبت هفته جنگ در تهران و در کنار آن مداحی و مصیبت خوانی ایام محرم در تهران، جمکران و جبهه های جنگ، مسئولیت گردان امداد گران، مسئول طرح عملیات و معاونت عملیاتی گردان حضرت زینب (س) و… اینها همه تنها گوشه ای از فعالیت های شهید حمید رضا نظام بوده است.

این شهید بزرگوار در جریان عملیات کربلای ۵ به شدت از ناحیه کمر، گوش، دست، پا و گردن مجروح گردید که به مدت دو ماه بستری و تحت عمل جراحی قرار گرفت. وی پس از بهبودی نسبی مجدداً به جبهه عزیمت نمود و تا زمان شهادتش در آنجا به سر برد. یکی از برادرانش به عنوان خاطره از دوران استراحت وی چنین نقل نموده است: “ایشان را جهت آزمایش شنوایی سنجی به بیمارستان امام خمینی بردیم. به شدت ضعیف شده بود و با عصا راه می رفت. از اینکه زیر بقلش را بگیریم، ناراحت بود. ناگهان به خود آمدم و او را در حال بالا رفتن از پلکان محل انتقال خون بیمارستان دیدم. خطاب به او گفتم: مگر وضع و حال خودت را نمیبینی که می خواهی خون بدهی؟!

جواب داد: درست است که من مجروح هستم اما، این خون یک رزمنده می باشد و ارزش آن بالاتر از خونهای معمولی است. پزشکی که مسئول آن قسمت بود، گفتگوهای ما دو نفر را شنید و در حالی که رزمنده، با این حال، دست از ایثاگری بر نمی دارد و آماده جان فشانی می باشد!”. اگر این دوران نقاحت را به حساب نیاوریم، با اینکه “حمید رضا” متأهل بود، بیشتر عمر خود را، از شروع جنگی که به منظور به سقوط کشاندن انقلاب و عدم اسلام بر مردم ما تحمیل نمودند، تا زمان شهادت در میدانهای نبرد حق علیه باطل خواه غرب یا جنوب میهن اسلامی می گذراندند. تحولات روحی و معنوی ایشان در رابطه با اعزام به جبهه به قدری بالا بود که به دیگران هم اثر می کرد و میتوان گفت ایشان فارغ التحصیل دانشگاه جبهه در رشته شهادت بودند. در مورد مدت حضور در جبهه باید بگویم شمار آن زیاد است. ایشان در زمان شهادت معاون عملیاتی گردان حضرت زینب(س) از لشگر سید الشهدا و مسئول طرح عملیات این گردان بود و این طور که همرزمانش تعریف نموده اند ایشان در زمان شهادت به خاطر روحیه دلاوری و کفر ستیزی که داشتند یکه و تنها باعث باز پس گیری و آزاد نمودن ۳ قله مهم و استراتژیک در عملیات نصر ۴ در مائوت عراق بودند و آنها را فتح نمودند که هم اکنون به نام این شهید نام گذاری شده. فتح این سه قله مهم توسط ایشان تنها توسط یک گاروت (سلاح خفه کردن دشمن) انجام گرفته و طبق گفته دوستانش پس از شهادت وقتی به محل شهادت ایشان می رسند با سر های بریده زیادی از بعثیون مواجع می شوند که توسط ایشان صورت گرفته بوده است. ضمناً ایشان پس از فتح این سه قله به طوری که دوستانش دیده اند سر بر سجده خاک می گذارد و پس از شکر گذاری از اینکه این نیرو را خداوند به او عطا نموده تا باعث این فتح شود، پس از راز و نیاز فروان توسط یکی از بعثیون از خدا بی خبر مورد اصابت گلوله ای قرار گرفته و گلوله نیز مستقیمأ به قلب ایشان اصابت کرده و ایشان شهد شیرین شهادت را چشیدند. شهید عارف، حمید رضا نظام در تاریخ ۱۳۶۶/۴/۱۱ در مائوت عراق به لقاء ا… پیوست و به دیگر بیان آخرین هنرش نیز شهادتش بود که: “شهادت، هنر مردان خداست”

برچسب ها

ممکن است به این موارد نیز علاقه مند باشید:

0 دیدگاه در “وقتی یک مادر شهید هنرمند بجای مسئولین از حسین علیزاده تقدیر کرد”

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

ویدئو

مشترک خبرنامه شوید

برای دریافت آخرین مطالب سایت در ایمیل خود عضو خبرنامه شوید